گلچین اس ام اس های خیانت آخر آبان
خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین ،
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
*
فرود
دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها ،
هرگز تبرئه ای نیست
آنکه را
که را چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد ...
با عشق به من به من خیانت کردی
دل
دادم و تو رد امانت کردی
رفتی و چه آسوده ز من دل کندی
هر دو قلمت
خورد اگر برگردی !! ...
بقیه در ادامه مطلب
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
*
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
*
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* هرچه ها
میکنم * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
*
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ، خیانت
می تواند دروغ دوست داشتن باشد ، خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا
در دست دیگری بگذاری ، خیانت می تواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی
باشد . (شکسپیر) * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
*
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
*
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
*
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
*
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد این اشتباه از اوست ، اگر
کسی دوبار به تو خیانت کرد این اشتباه از توست ! (شکسپیر)
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* بغرید رعد ها از خشم ، شهامت خرد شد ، پوسید / قیامت کرد
زمین وقتی ، ستاره ماه را دید . . . * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد ... از عاشقی تباهی از زندگی مصیبت از دوستی شکست و از سادگی خیانت * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* مرا صد بار از خود برانی دوستت دارم ، به زندان خیانت هم
کشانی دوستت دارم ، چه سود از مهر ورزیدن ، چه حاصل از وفا کردن ، مرا
لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم
* * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* چندین شعر زیبا درباره خیانت من به یادت بودم * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* خیانت کرده ای آری * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* می روی و در بیراهه ی خیانت گم میشوی * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* شادیت را ز دور میبینم * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * *
* امانت داده بودم دل
کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده باشد به نیرنگ
گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست
به خیانتکاری چون تو دیگر هرگز اعتماد
نخواهم کرد
هر که را دیدم خیانت کرد و رفت
هر
که با من بود یار من نبود
هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت
خود ندانستم
از این غمها چه سود
دانه هایی از عشق کاشتم
و خوشه هایی از غم برداشتم
خیانت
تکرار
و رویش نفرت. ...
گرم نمیشود خاطرم
بوی تعفن خیانت از دهانم
میآید
هــــــــــا....
خاطر من و
خیال تو و
خیل خیانت
...
همیشه تاریکی کریه نیست !
آبروی نور را برده این
خیانت روشن.
ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی
بر اعتمادم
زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا
پاشیدن زهر خیانتت را
نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی
، به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ، نمی بخشمت به خاطر دلی که
برایم شکستی ، به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ، نمی بخشمت به خاطر
زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی ،
چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری
تکیه بدی که یه بار زیر آوار خیانتش
همه وجودت له شده ....
حیران شده ی گریه ی پنهانی خویشم
آرامشی از لحظه ی
طوفانی خویشم
پنهان شدی و فکر خیانت به سرم زد
شرمنده
ی این حالت شیطانی خویشم ..
کاش هرگز در محبت شک نبود ، تک سوار مهربانی تک نبود
، کاش بر لوحی که بر جان دل است ، واژه تلخ خیانت حک نبود .
بی وفایی کن وفایت می کنند ، با وفا باشی خیانت می
کنند ، مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست ، مهربان باشی رهایت می کنند
هر آنکه از رفاقت دم میزند / ولی ناخودآگاه از خیانت
دم میزند .
بلرزید کوه ها از غم ، خیانت را رصد کردند / میان
آسمان عشق به ماه من حسد کردند
نفرین به تو که با زیباترین نقاب به چهره دوست
درامدی. نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد
نمیبخشمت
اما تو بی احساس
به منو احساسم
تو
خیانت کردی باز
یادم از یادت رفت
بی صدا قلبم
مرد
من شدم تنها تر
خاطراتت رو غم برد
بی هوس عاشق بود
این دل
بیچارم
از هوس تو رفتی
من هنوز بیمارم
بی خداحافظ بود
رفتنت
از پیشم
دور میشیو من
بی صداتر میشم
به تو مدیونم من
عشقو
یادم دادی
عاشقت بودم من
تو به بادم دادی .
ولی گویم
نفهمیدی
بدی از کار من بوده
که تو اینگونه رنجیدی
ز تو قدیس تر
هرگز
ندیدم من به جان تو
تو گریه می کنی اما
گمانت هست که خندیدی
وفا
را من ز تو دیدم
به اسم بی وفائیها
همین بود آنجه من کردم
همان
بود آنچه تو دیدی
چرا بازی کنی با من
خیانت از
توئی هرگز
فقط یک لحظه دور از من
به یک بیگانه خندیدی ...
می
روی و هر قدمت آفتی است و هر نگاهم شکایتیست
هراس بر وجودم چنگ می زند
مرغ
شوم بر ویرانه ها می خواند
سیاهی جان می گیرد
و سایه چرکین خیانت
تمامی سطح آبی قلبم را می پوشاند
باتلاق رذالتها تو را می بلعد و تو
نیز تمامی روشنی ها را
ومن تنهاتر از هر غروب دیگری دست بر تن خاک می
کشم و بنگر بر زبانه های آتش درونم که به کبریت تو جان گرفت و جانم
سوزاند. .
بانگ خندان صدایت
بر دلم
میکوبد
چه صدای زشتی
چه نوای شومی
مشت بی رحم خیانت
به سرم میکوبد
من از این درد به خود میپیچم
همچو کرمی زخمی
چشم
مست تو برای دگری میخندد
و برای من ِ عاشق
درد بی رحم سیاهی ست
که
بر این جان ترک خورده روان میسازی
چشم غمگین دلم پر خون است
دل من
میشکند از
یاد آن ایّامی
که به روی پدرم جوشیدم
به تن ِ پیر ِ
چروکیدۀ او
رخت غم پوشیدم
رسم غفلت این است
گله ای از تو ندارم
هرگز
هستیم را به تو بخشیدم لیک
خیانت دیدم وُ گفتم : تلافی می
کنم من هم
اگر با دیگری باشم؛ سبک تر می شود دردم
خیانت
کردم اما تو؛ ز من با طعنه پرسیدی :
چرا با اینکه بیزاری دچار ترس و
تردیدی؟
خیانت کردی و چون ابر؛ به شَکَّم گریه باریدم
خیانت
کردم وُ اشکی به چشمانت نمی دیدم
تلافی کردم و دردی فزون گردیده بر
دردم
درونت از غمم خالیست ؛ خیانت من به خود کردم
گناهت
گردنم مانده ؛ چه تاوانی که پس دادم
چه کردم با خیالاتم ؛ نخواهد رفت
از یادم .
خیانت کرده ام .... آری
و بر
عشق تو می خندم
دو چشمت را خودم امشب
به روی خویش می بندم
خیانت
کرده ام .... آری
نمی دانی و می گویم
بدان راهی دگر بی تو
برای
عشق می جویم
وفایم را ندیدی که
خیانت را ببین
حالا
دل تنگم ندیدی که
دل سنگم ببین اما
ندیدی غرق احساسم
ندیدی
گریه هایم را
خیانت کرده ام تا تو
ببینی خنده
هایم را
خیانت کرده ام .... آری
چه خشنودم که می
دانی
مکن اندیشه باطل
که قلبم را بسوزانی
به دستانت نفهمیدی؟
چه آوردی
به روز دل